تصور کنید که در هر لحظه از زندگی، یک پرده نمایش نامرئی و رنگارنگ به دور شما حلقه زده است؛ میدانی زنده و پویا که نه تنها سلامت جسمانی شما را نشان میدهد، بلکه تمامی اسرار ذهن، عواطف سرکوبشده و حتی نیتهای قلبی شما را به نمایش میگذارد. این میدانِ انرژیِ منحصر به فرد که هر انسان و هر موجود زندهای را احاطه کرده است، همان چیزی است که در طول تاریخ به نام هاله انرژی (Aura) شناخته شده است.
هاله، صرفاً یک افسانهی معنوی نیست. علم مدرن نیز، با اصطلاحاتی مانند بیوفیلد (Biofield)، در تلاش است تا این میدان الکترومغناطیسی ظریفی که از فرآیندهای حیاتی بدن ساطع میشود را اندازهگیری کند. هاله نه تنها یک سپر دفاعی ارتعاشی در برابر استرسها و انرژیهای بیرونی است، بلکه به عنوان یک آهنربای جذب نیز عمل میکند و آنچه را که در عمق وجود ماست (ترس، عشق، کمبود یا وفور)، به سمت ما منعکس میکند.
بسیاری از ما تنها زمانی به هاله خود توجه میکنیم که احساس خستگی مفرط، بیماری مکرر یا تأثیرپذیری شدید از افراد منفی میکنیم؛ در حالی که این میدان، اولین خط دفاعی و دقیقترین ابزار تشخیصی ماست. در این مقاله، ما به سادگی و به طور دقیق خواهیم فهمید که هاله انرژی چیست؟ چگونه توسط مراکز انرژی بدن (چاکراها) خلق میشود، چرا برای حفظ سلامتی حیاتی است و چگونه میتوانیم با درک زبان رنگهای آن، به بینشی عمیق نسبت به وضعیت جسمی و روحی خود دست یابیم تا زندگی خود را آگاهانهتر مدیریت کنیم.
بیشتر بخوانید: انواع هاله انرژی
۱. هاله انرژی یا بیوفیلد (Biofield): تعریف بنیادین میدان الکترومغناطیسی زنده بدن انسان
برای پاسخ به این سوال بنیادی که “هاله انرژی چیست؟” باید آن را از دو منظر سنتی و علمی مورد بررسی قرار دهیم تا درک کاملی از ماهیت آن حاصل شود. هاله را میتوان به عنوان میدان انرژی چندبعدی و نامرئی تعریف کرد که بدن فیزیکی هر موجود زندهای را احاطه کرده و در آن نفوذ دارد.
الف) هاله: امضای انرژی و آینه وجود
در اصطلاحات متافیزیکی، هاله یک امضای انرژی (Energy Signature) یا یک میدان حیاتی است که تمام اطلاعات مربوط به فرد را در خود نگه میدارد. ابعاد هاله عموماً تا فاصله یک تا دو متر از بدن امتداد مییابد و به شکل یک تخممرغ نورانی و لایهلایه پیرامون بدن مشاهده یا احساس میشود. این میدان نه تنها یک تشعشع ساده، بلکه یک مرکز ثبت و ضبط است که دائماً در حال تغییر رنگ و بافت است و هرگونه تغییر در:
- حالات عاطفی: (مانند شادی، غم یا خشم ناگهانی)
- افکار: (مانند تمرکز شدید یا اضطراب ذهنی)
- سلامت جسمی: (مانند شروع یک بیماری یا بهبودی) را فوراً در خود منعکس میکند. به همین دلیل، هاله را “آینه روح” یا “زبان خاموش وجود” مینامند.
ب) بیوفیلد: همتای علمی هاله
از دیدگاه علمی، مفهوم هاله با اصطلاح بیوفیلد (Biofield) همپوشانی دارد. هر فرآیند بیولوژیکی در بدن، یک رویداد الکتروشیمیایی است. فعالیتهای قلب (ECG)، مغز (EEG) و ماهیچهها، همگی پتانسیلهای الکتریکی ایجاد میکنند. این پتانسیلها به نوبه خود، میدانهای مغناطیسی بسیار ضعیفی در اطراف بدن تولید میکنند.
- تأیید علمی: سازمانهای پژوهشی از جمله مؤسسه ملی بهداشت آمریکا (NIH) در مورد بیوفیلد تحقیقاتی انجام دادهاند. تکنیکهایی مانند عکاسی کرلیان (Kirlian Photography) و دستگاههای اندازهگیری بسیار حساس (مانند مغناطیسسنجها) تلاش کردهاند تا این میدانهای انرژی را به صورت بصری یا کمی ثبت کنند.
- ماهیت بیوفیلد: این میدان به عنوان یک سیستم اطلاعاتی عمل میکند که سلامت و سازماندهی بدن را هدایت و تنظیم میکند. وجود نویز، اختلال یا عدم تعادل در این میدان، میتواند آغازگر فرآیندهای بیماریزا باشد.
ج) ساختار هاله: لایهها و نفوذ
اگرچه هاله به هفت لایه تقسیم میشود (که هر کدام با یک جنبه خاص مرتبط است)، اما در حالت کلی باید دانست که:
- نفوذپذیری: هاله نه تنها بدن را احاطه کرده، بلکه به طور کامل در آن نفوذ دارد. این میدان انرژی، بافتها و اندامها را دربرگرفته و به آنها انرژی حیاتی میرساند.
- مرز انرژی: لایههای بیرونی هاله به عنوان مرز انرژی عمل میکنند و وظیفه دارند از ورود آلودگیهای انرژیایی (مانند افکار منفی یا استرس محیطی) به درون سیستم بدن جلوگیری کنند. سالم بودن این لایههای بیرونی، برای محافظت از سلامت روانی بسیار حیاتی است.
- بیشتر بخوانید: هاله انرژی انسان
۲. چرا باید هاله خود را بشناسیم؟ نقش هاله به عنوان ابزار تشخیص وضعیت سلامت و جذب انرژی
شناخت هاله انرژی، فراتر از یک کنجکاوی متافیزیکی است؛ در واقع، یک ابزار تشخیصی و مدیریتی قدرتمند برای سلامت جسمی، روانی و موفقیت در زندگی روزمره به شمار میآید. هاله دو کارکرد اصلی و حیاتی دارد: بازتابدهنده وضعیت درونی ماست و به عنوان یک مغناطیس انرژی عمل میکند.
الف) هاله به مثابه ابزار تشخیص زودهنگام سلامت (Early Diagnosis)
هاله اولین مکانی است که عدم تعادل در آن ظاهر میشود؛ بسیار قبلتر از آنکه علائم بیماری یا استرس در جسم یا ذهن آگاهانه ما نمایان گردند.
۱. تشخیص وضعیت جسمی: هر نقص، درد یا بیماری در بدن، ابتدا به صورت یک کدری، لکه یا پارگی در لایه اتری (نزدیکترین لایه هاله) ظاهر میشود. به عنوان مثال، یک انسداد طولانی در بخش خاصی از هاله میتواند نشاندهنده شروع اختلال در ارگان مرتبط با آن بخش باشد. ۲. تعیین وضعیت عاطفی: هاله به طور مداوم و سریع به احساسات ما واکنش نشان میدهد. اگر فردی عصبانی باشد، لکههای قرمز تیره در اطراف سرش ظاهر میشود. اگر فردی مضطرب باشد، رنگهای کدر یا خاکستری در لایههای احساسی او قابل مشاهده است. این امر به ما کمک میکند تا احساسات واقعی یک فرد (یا خودمان) را بشناسیم، حتی اگر او در ظاهر لبخند بزند.
ب) هاله به عنوان مغناطیس انرژی (Energy Magnet)
هاله، صرفاً یک گیرنده منفعل نیست، بلکه به طور فعال در فرآیند جذب و دفع انرژیهای محیطی نقش دارد.
۱. جذب ارتعاشات مشابه: بر اساس قوانین انرژی، هاله با فرکانسهای مشابه خود همسو میشود. هاله یک فرد شاد، سالم و آرام، به طور طبیعی افراد، فرصتها و موقعیتهایی را جذب میکند که دارای فرکانس بالا هستند. بالعکس، هالهای که با ترس، کینه یا کمبود آلوده شده، به صورت یک مغناطیس برای موقعیتهای ناگوار و افراد سمی عمل میکند. ۲. سپر دفاعی و تعیین مرزها: یک هاله قوی و دستنخورده مانند یک فیلتر یا سپر دفاعی عمل میکند. این سپر از ورود نویزهای انرژیایی، افکار منفی جمعی (مانند اضطراب عمومی) و انرژیهای سرکوبشدهی دیگران به فضای شخصی ما جلوگیری میکند. اگر هاله ضعیف باشد، ما به شدت از حالات روحی دیگران تأثیر میپذیریم و به اصطلاح، انرژی ما تخلیه میشود.
ج) راهنمای خودشناسی و رشد
شناخت رنگ و وضعیت هاله، عمیقترین ابزار خودشناسی است. با درک اینکه کدام رنگ در هاله شما غالب است (مثلاً آبی برای شهود یا زرد برای ذهنیت)، میتوانید استعدادهای پنهان خود را کشف کنید. همچنین، هرگونه رنگ کدر به شما هشدار میدهد که کدام جنبه از زندگی (سلامت جسمی، روابط، یا افکار) نیازمند توجه، تعادل و پاکسازی فوری است. بنابراین، هاله یک راهنمای ضروری برای تعادل و پیشرفت آگاهانه در زندگی است.
۳. سازه معماری هاله: ارتباط مستقیم میدان انرژی با سیستم چاکراها (Chakra System)
درک چگونگی شکلگیری هاله، مستلزم شناخت سیستم چاکراها (Chakra System) است؛ زیرا هاله نه یک تشعشع تصادفی، بلکه نتیجه مستقیم فعالیت، سلامت و برهمکنش این مراکز انرژی در بدن است. چاکراها، خالقان، تأمینکنندگان انرژی و سازماندهندگان اصلی میدان هاله هستند.
الف) چاکراها: مولدهای انرژی هاله
چاکراها که ریشه در زبان سانسکریت دارند و به معنای “چرخ” یا “گرداب” هستند، مراکز اصلی انرژی در بدن هستند که در امتداد ستون فقرات قرار گرفتهاند (از پایینترین قسمت تا تاج سر).
- دریافت و توزیع: چاکراها وظیفه جذب انرژی حیاتی کیهانی (پرانا) را از محیط اطراف به عهده دارند و سپس آن را پالایش کرده و به لایههای هاله و اندامهای فیزیکی مرتبط توزیع میکنند.
- رابطه متقابل: هر چاکرا با یک غده درونریز، مجموعهای از اندامها و یک لایه خاص از هاله مرتبط است. به عنوان مثال، چاکرای قلب (چهارم) که در مرکز سینه قرار دارد، به غده تیموس مرتبط است و انرژی لایه چهارم هاله (لایه آسترال/عاطفی) را تأمین میکند.
ب) سازه لایهای و تخصصی
هر یک از هفت چاکرای اصلی به طور مستقیم مسئول ایجاد یک لایه خاص از هاله هستند. این لایهها از نظر تراکم و فرکانس متفاوتند:
۱. لایههای درونی (چاکراهای پایین): چاکراهای پایینتر (ریشه، خاجی و خورشیدی) لایههای اتری، احساسی و ذهنی هاله را تغذیه میکنند. این لایهها متراکمتر هستند و به مسائل مربوط به بقا، عواطف روزمره و فرآیندهای فکری ما در دنیای مادی میپردازند. به عنوان مثال، یک انسداد در چاکرای خورشیدی (ترس یا اضطراب) مستقیماً باعث میشود لایه ذهنی هاله (لایه سوم) کدر یا گلآلود شود.
۲. لایههای بیرونی (چاکراهای بالا): چاکراهای بالاتر (چشم سوم، گلو و تاج) لایههای بیرونی و لطیفتر هاله (لایه آسمانی و کِتری) را تغذیه میکنند. این لایهها با ارتباط، شهود و آگاهی معنوی فرد مرتبط هستند و در صورت فعال بودن، باعث میشوند هاله فرد تا فواصل بیشتری گسترش یابد.
ج) رنگ هاله: بازتاب رنگ چاکرا
رنگهایی که در هاله غالب هستند، اغلب بازتابی از فعالترین، بازترین یا نامتعادلترین چاکراهای فرد هستند:
- فعالیت غالب: اگر فردی دائماً به مسائل مادی یا چالشهای فیزیکی بپردازد، چاکرای ریشه او غالب است و رنگ قرمز در لایههای درونی هاله برجسته میشود.
- عدم تعادل: اگر فردی قادر به بیان حقیقت خود نباشد (انسداد در چاکرای گلو)، رنگ آبی در هالهاش کدر یا خاموش میشود و این نشاندهنده مشکلات ارتباطی است.
بنابراین، هاله یک نمایشگر لحظهای از وضعیت سلامت چاکراها است. هاله کامل و متعادل زمانی شکل میگیرد که تمام هفت چاکرا به صورت هماهنگ و با فرکانسهای مناسب، انرژی حیاتی را جذب و توزیع کنند.
بیشتر بخوانید: چاکراهای بدن
۴. زبان نامرئی هاله: چگونگی بازتاب افکار، عواطف و آسیبهای روانی در رنگ، بافت و تراکم هاله
هاله انرژی، یک سیستم ارتباطی دائمی و صادق است که اطلاعات درونی فرد را از طریق تغییر در رنگ، بافت، و تراکم خود به جهان بیرون منعکس میکند. درک این زبان نامرئی، کلید تشخیص آسیبهای روانی، عاطفی و ذهنی است که هنوز به سطح آگاهی فرد نرسیدهاند.
الف) رنگ: بازتاب احساسات لحظهای و الگوهای فکری
رنگهای هاله سریعترین و واضحترین بازتابدهندههای وضعیت درونی هستند:
۱. عواطف شدید و لحظهای: احساسات قوی مانند خشم، ترس یا شادی شدید باعث میشوند رنگها در لایه دوم هاله (لایه احساسی) به سرعت تغییر کنند و درخشان یا تیره شوند.
- قرمز تیره یا کدر: اغلب نشاندهنده خشم انباشته شده، کینه یا استرسهای فیزیکی شدید است.
- خاکستری یا قهوهای گلآلود: نشانهی غالب غم، افسردگی، یا انرژیهای سنگین جذب شده از محیط است.
- زرد روشن و طلایی: نشانهی خوشبینی، تمرکز ذهنی بالا و سلامت عاطفی است.
۲. دروغ و فریب: هنگامی که فردی دروغ میگوید یا احساسات واقعی خود را پنهان میکند، یک ناهمگونی رنگی بین لایه ذهنی (که حقیقت را میداند) و لایه احساسی (که در حال دروغ گفتن است) ایجاد میشود. روشنبینان ممکن است یک نوار زرد مایل به سبز کدر را در اطراف ناحیه گلو یا سر (محل بیان) ببینند که نشانهی تلاش ذهن برای پنهانکاری است.
ب) بافت: بازتاب آسیبهای روانی و عاطفی
بافت هاله به کیفیت و خلوص انرژی در حال جریان اشاره دارد. بافت میتواند صاف، متراکم، کدر یا ناهموار باشد.
۱. ناهمواری و لکهها: آسیبهای روانی و عاطفی مانند تروماهای گذشته، ترسهای کهنه یا عقدههای حلنشده به صورت لکه یا گرههای متراکم در بافت هاله، به خصوص در لایههای احساسی و ذهنی، باقی میمانند. این لکهها جریان انرژی را مسدود کرده و باعث میشوند فرد در آن حوزه خاص با مشکل مواجه شود. ۲. بافت متراکم و فشرده: اگر هاله بسیار نزدیک به بدن، متراکم و فشرده باشد، میتواند نشاندهنده انزوا، دفاعی بودن، یا نیاز به کنترل شدید باشد؛ فرد به طور ناخودآگاه اجازه نمیدهد انرژیهای جدید وارد فضای شخصیاش شوند.
ج) تراکم و اندازه: بازتاب پتانسیل و مرزهای انرژی
تراکم (غلظت) و اندازه (گسترش) هاله نشان میدهد که فرد چقدر از انرژی حیاتی خود را فعال کرده و تا چه حد در برابر جهان بیرونی انعطافپذیر است.
۱. هاله کمتراکم و نزدیک به بدن: نشاندهنده خستگی مزمن، فرسودگی انرژی، عدم امنیت یا ضعف اعتماد به نفس است. فرد انرژی حیاتی کافی برای گسترش میدان خود ندارد و به راحتی تحت تأثیر قرار میگیرد. ۲. هاله گسترده و درخشان: نشاندهنده انرژی حیاتی بالا، اعتماد به نفس و آگاهی توسعهیافته است. این افراد معمولاً حضور قویتری در فضا دارند و مرزهای انرژیایی قویتری ایجاد میکنند. افراد با آگاهی معنوی بالا یا شفاگران معمولاً هالهای دارند که تا چندین متر گسترش مییابد و یک میدان نفوذ قدرتمند ایجاد میکند.
بیشتر بخوانید: هاله انرژی من چه رنگی است؟
۵. آلودگی هاله: منابع نویز انرژی و روشهای ساده برای محافظت روزانه (از محیطهای شلوغ تا افراد منفی)
هاله انرژی شما یک فیلتر حساس است که دائماً در حال پردازش و جذب انرژیهای اطراف است. آلودگی هاله یا به اصطلاح “نویز انرژی” زمانی رخ میدهد که هاله، انرژیهای سنگین، منفی یا متراکم را از محیط یا افراد دیگر جذب میکند. این آلودگی، رایجترین دلیل احساس خستگی ناگهانی، نوسانات خلقی و تخلیه انرژی است.
الف) منابع اصلی آلودگی هاله
شناخت منابعی که میتوانند به سلامت هاله آسیب بزنند، اولین گام در محافظت از آن است:
۱. نویز عاطفی جمعی: محیطهای شلوغ مانند مراکز خرید، بیمارستانها، یا وسایل نقلیه عمومی، مملو از تلاقی انرژیهای عاطفی افراد مختلف (ترس، عجله، استرس) هستند. هاله حساس، این انرژیهای متراکم را جذب کرده و باعث میشود شما بدون دلیل احساس اضطراب یا خستگی کنید.
۲. تشعشعات الکترومغناطیسی (EMF): وسایلی مانند تلفنهای همراه، وایفای و دکلهای مخابراتی، میدانهای الکترومغناطیسی ساطع میکنند که میتوانند با فرکانس طبیعی هاله اتری شما تداخل ایجاد کنند. این تداخل میتواند باعث تخلیه انرژی و سردرد شود.
۳. افراد سمی و تخلیهکنندهی انرژی: افرادی که دائماً در حال شکایت، انرژی منفی یا درام هستند، به طور ناخودآگاه از انرژی حیاتی دیگران تغذیه میکنند. هاله ضعیف به راحتی مرزهای خود را از دست داده و انرژی خود را به این افراد نشت میدهد.
۴. افکار و خودگویی منفی: قویترین منبع آلودگی، افکار منفی مداوم و انتقاد از خود است. این افکار به سرعت در لایه ذهنی هاله (لایه سوم) متراکم شده و به شکل لکههای خاکستری یا کدر، جریان انرژی چاکراها را مسدود میکنند.
ب) روشهای ساده محافظت و پاکسازی روزانه
محافظت از هاله نیازی به مراسم پیچیده ندارد و میتواند بخشی از روال روزانه باشد:
۱. تکنیک حباب نور (Aura Shielding): هر روز صبح، قبل از شروع فعالیت، چشمان خود را ببندید و تصور کنید که یک حباب نور سفید، طلایی یا بنفش کاملاً شما و هالهتان را احاطه کرده است. نیت کنید که این حباب، یک فیلتر فعال است که فقط به انرژیهای مثبت و شفابخش اجازه ورود میدهد و تمام انرژیهای منفی و ترسها را منعکس میکند.
۲. استفاده از آب و نمک: حمام با نمک دریایی یا نمک اپسوم یکی از قدیمیترین روشها برای پاکسازی فیزیکی و انرژیایی است. نمک، توانایی جذب انرژیهای سنگین انباشتهشده در هاله را دارد. اگر دسترسی به حمام ندارید، میتوانید دستها و پاهای خود را با آب نمک بشویید.
۳. زمینهسازی انرژی (Grounding): تماس مستقیم با زمین (مانند راه رفتن با پای برهنه روی چمن یا خاک) به بدن شما کمک میکند تا انرژیهای اضافی و منفی را تخلیه کرده و انرژی پاک زمین را جذب کند. این عمل به تقویت لایه اتری کمک میکند و هاله را در برابر نویزهای EMF پایدار میسازد.
۴. استفاده از کریستالهای محافظ: حمل یا پوشیدن سنگهایی مانند تورمالین سیاه (Black Tourmaline) یا جت (Jet) میتواند به طور فیزیکی به جذب و خنثیسازی انرژیهای منفی محیطی قبل از رسیدن آنها به هاله کمک کند.
با پاکسازی روزانه و محافظت فعال، تمامیت هاله حفظ میشود، انرژی حیاتی شما پایدار میماند و توانایی شما در جذب موقعیتهای مثبت افزایش مییابد.
۶. آیا میتوان هاله را دید؟ تمرینهای مقدماتی و شهودی برای مشاهده لایه اتری بدن 👀
توانایی دیدن هاله، که گاهی اوقات به آن دید انرژیایی (Energetic Sight) یا فراست (Clairvoyance) گفته میشود، یک مهارت ذاتی است که در بسیاری از افراد غیرفعال شده است، اما با تمرین آگاهانه و مداوم میتوان آن را احیا کرد. در ابتدا، هدف ما دیدن رنگهای پیچیده نیست، بلکه مشاهدهی لایه اتری (Etheric Layer) است که نزدیکترین و متراکمترین لایهی هاله میباشد.
الف) نقش بینایی محیطی (Peripheral Vision)
مغز ما طوری برنامهریزی شده که بر جزئیات متمرکز (Focus) شود. با این حال، گیرندههای نور در شبکیهی چشم که مسئول دید محیطی هستند، در تشخیص فرکانسهای ضعیفتر و لطیفتر هاله بهتر عمل میکنند. بنابراین، کلید دیدن هاله، “غیرمتمرکز کردن” نگاه است.
۱. تمرین غیرمتمرکز کردن: به جای خیره شدن مستقیم به یک نقطه، نگاهتان را کمی به اطراف پخش کنید (مثل زمانی که در حال خیالپردازی هستید). این حالت آرامش دیداری به مغز اجازه میدهد تا سیگنالهای ضعیفتر نور را از لایهی اتری ثبت کند.
ب) تمرین دیوار سفید و تمرکز نقطه ثابت
این تمرین سادهترین راه برای شروع مشاهده لایه اتری است:
۱. محیط و هدف: یک دوست را مقابل یک دیوار ساده، ترجیحاً سفید یا به رنگ خنثی و بدون طرح قرار دهید. اطمینان حاصل کنید که نور محیط نه خیلی تند (که چشم را خسته کند) و نه خیلی کم (که دیده نشود) باشد.
۲. نقطه خیرگی: به جای نگاه کردن به خود شخص، نگاهتان را به نقطهای در حدود ۱۵ تا ۳۰ سانتیمتری بالای سر یا پشت شانههای او روی دیوار ثابت کنید. چشمها را به آرامی باز نگه دارید و پلک نزنید، اما تلاش نکنید که با زور ببینید. بگذارید نگاهتان حالت آرام و رها داشته باشد.
۳. مشاهده لایه اتری: پس از ۲۰ تا ۳۰ ثانیه، ممکن است متوجه یک نوار بخار مانند، مه آلود یا شفاف (مانند هوای گرم) شوید که درست روی پوست یا تا چند سانتیمتری بدن فرد را احاطه کرده است. این لایه، لایه اتری است. رنگ آن معمولاً آبی روشن، خاکستری یا سفید مهآلود است.
ج) تمرین انگشتان و هاله شخصی
این تمرین به شما کمک میکند تا هاله خودتان را مشاهده کنید:
۱. پسزمینه مناسب: دست خود را در مقابل یک پسزمینه سفید یا سیاه قرار دهید (لباس سیاه یا مقوای سیاه نیز مناسب است). محیط را ساکت کنید.
۲. مشاهده فاصله: انگشتان خود را کمی از هم باز کنید. به فضای خالی بین انگشتان نگاه کنید و نه به خود انگشتان. دستها را به آرامی از هم دور و نزدیک کنید و به نوار انرژی که به نظر میرسد انگشتان را به هم متصل نگه میدارد، توجه کنید. این نوار، بازتابی از لایه اتری شماست.
۳. نکته کلیدی: اگر رنگها ناپدید شدند یا پلک زدید، آرام باشید و تمرکز را به حالت آرام برگردانید. مشاهده هاله یک عمل ذهنی نیست، بلکه یک پذیرش حسی است. با صبر و تمرین مداوم، وضوح و گستردگی دید شما افزایش یافته و به تدریج لایههای بیرونیتر هاله با رنگهای متنوع نیز پدیدار خواهند شد.
بیشتر بخوانید: پاکسازی هاله انرژی