هاله انرژی

هاله انرژی سبز

در سلسله مراتب انرژیایی وجود انسان، هاله انرژی سبز نه در زیرزمین بقا و نه در اوج خرد آسمانی قرار دارد، بلکه در مرکز تعادل ایستاده است. این رنگ که با چاکرای قلب (آناهاتا) و کالبد لطیف (Asteral Body) مرتبط است، نقشی حیاتی و بی‌همتا ایفا می‌کند: پل ارتباطی و نقطه‌ی تلاقی میان زمین و آسمان، و مادی و معنوی. انرژی سبز، مرکز فرماندهی احساسات ناب، همدلی و مهم‌تر از همه، توانایی ما برای عشق ورزیدن و دریافت محبت است.

اما این فرکانس، فراتر از یک حس رمانتیک است. هاله سبز، تعیین‌کننده‌ی کیفیت روابط ما با دیگران، سلامتی سیستم ایمنی و غدد درون‌ریز است. انسداد در این لایه، می‌تواند یک فرد را به یک “ایثارگر سمی” تبدیل کند که برای کسب تأیید، خود را قربانی می‌کند، یا در دیوارهای دفاعی سخت، توانایی دریافت عشق را از دست می‌دهد. سبز کدر حکایت از تلخی، حسادت و وابستگی متقابل دارد، در حالی که سبز روشن و خالص، نیروی یک شفادهنده‌ی واقعی و مجرای “پذیرش رادیکال” است.

در این مقاله، ما به قلب این فرکانس حیاتی سفر خواهیم کرد. خواهیم دید که چگونه نیروی پذیرش، قضاوت‌های ما را منحل می‌کند، چگونه سلامت قلب به تنظیم غده تیموس و سیستم هورمونی می‌انجامد و چرا آزادسازی قلب برای رسیدن به روابط سالم و آگاهانه ضروری است. این یک کاوش در مرزهای شفا، همدلی و درک قدرت عظیم نهفته در تعادل میان خود و دیگری است.

بیشتر بخوانید: هاله انرژی چیست؟

۱. هاله سبز: مرکز تعادل و پل ارتباطی (اتحادِ زمین و آسمان)

هاله انرژی سبز، که مستقیماً با چاکرای قلب (آناهاتا) و کالبد لطیف (Asteral Body) مرتبط است، مهم‌ترین نقش را در سیستم انرژی انسان ایفا می‌کند: مرکز تعادل و یکپارچگی. این فرکانس، به دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش در میان هفت مرکز اصلی انرژی، به عنوان نقطه‌ی میانی و پل ارتباطی عمل می‌کند که نیروهای مادی و معنوی، و انرژی‌های پایین و بالا را با هم متحد می‌سازد.

الف) نقطه میانی و همگرایی فرکانس‌ها

چاکرای قلب و هاله سبز، مرز میان دو نیمه‌ی وجودی ما هستند: چهار چاکرای مادی/فردی: مراکز پایین‌تر (قرمز، نارنجی، زرد) بر بقای فیزیکی، احساسات، قدرت شخصی و ارتباط با دنیای مادی متمرکز هستند. سه چاکرای معنوی/کیهانی: مراکز بالاتر (آبی، نیلی، بنفش) بر بیان، شهود، خرد و اتصال به آگاهی کیهانی متمرکز هستند. نقش پیوندی سبز: هاله سبز، جایی است که این دو جریان انرژی به هم می‌رسند و متعادل می‌شوند. اگر قلب بسته باشد، نیروی حیاتی پایین در مسائل مادی و احساسی گیر می‌کند و نمی‌تواند به سطح بالاتر (خرد) صعود کند؛ اگر این مرکز باز باشد، خرد و شهود (بالا) می‌توانند به صورت متعادل و با عشق در دنیای مادی (پایین) تجلی یابند. هاله سبز، شرط اصلی “انسانیت متعالی” است.

ب) کالبد لطیف و تنظیم جریان عاطفی

هاله سبز با کالبد لطیف (Asteral Body) مرتبط است که لایه‌ای بالاتر از کالبد عاطفی است: فیلتر عواطف: کالبد لطیف، به عنوان یک فیلتر یا تنظیم‌کننده برای انرژی‌های عاطفی عمل می‌کند. این کالبد تعیین می‌کند که چگونه انرژی عشق از درون به بیرون جریان یابد و چگونه عشق و عواطف از دنیای بیرونی دریافت و پردازش شوند. سلامت این کالبد، مستقیماً بر کیفیت و بلوغ روابط ما تأثیر می‌گذارد. منبع همدلی و شفقت: فرکانس سبز، منبع اصلی همدلی (Empathy) و شفقت (Compassion) است؛ توانایی دیدن و حس کردن درد دیگران بدون غرق شدن در آن. این انرژی، جدایی و قضاوت را از بین می‌برد و درک وحدت درونی را آغاز می‌کند.

ج) فرکانس شفابخشی سیستمی

انرژی سبز نه تنها مرکز عاطفی، بلکه مرکز قدرتمندترین شفا نیز هست: نیروی تعادل‌دهنده: فرکانس سبز به دلیل موقعیت میانی خود، یک نیروی متعادل‌کننده (Homeostatic Force) است. این نیرو، زمانی که در هر بخشی از سیستم انرژی (از ریشه تا تاج) ناهماهنگی یا بیماری رخ می‌دهد، به صورت خودکار فعال می‌شود تا تعادل و هارمونی را بازگرداند. نور حیات: در بسیاری از سیستم‌های درمانی انرژیایی، نور سبز (و در ترکیب با صورتی) به عنوان اساسی‌ترین فرکانس شفابخشی برای التیام آسیب‌های فیزیکی و روحی شناخته می‌شود، زیرا مستقیماً بر نیروی حیاتی و توانایی بازسازی سلولی اثر می‌گذارد.

بیشتر بخوانید: انواع هاله انرژی

۲. مکانیسم “پذیرش رادیکال”: فرکانس سبز و انحلال قضاوت و شرطی‌سازی

عملکرد اصلی هاله انرژی سبز در سطح آگاهی، ایجاد یک حالت “پذیرش رادیکال” (Radical Acceptance) است. این فرکانس، بالاترین نیروی شفابخشی در قلب است که نه تنها شامل بخشش دیگران، بلکه شامل پذیرش کامل و بی‌قید و شرط خود است. انرژی سبز با فرکانس خاص خود، مستقیماً بر روی ساختارهای قضاوت‌گر و شرطی‌سازی‌های ذهنی اثر می‌گذارد و به انحلال آن‌ها کمک می‌کند.

الف) پذیرش به مثابه حذف مقاومت

نیروی پذیرش رادیکال، مقاومت آگاهی در برابر “آنچه که هست” را از بین می‌برد: مقابله با واقعیت: بسیاری از رنج‌های عاطفی ما ناشی از مقاومت آگاهانه یا ناخودآگاه در برابر واقعیت (مثلاً انکار یک ضربه روحی، یا نپذیرفتن یک شرایط سخت) هستند. این مقاومت‌ها، انرژی را در کالبد عاطفی و لطیف محبوس می‌کنند و جریان فرکانس سبز را مسدود می‌سازند. انحلال انرژی محبوس: فرکانس خالص هاله سبز، زمانی که آگاهانه فعال شود، مانند یک کلید انحلال عمل کرده و به آن بخش‌های انرژی محبوس‌شده (احساسات، خاطرات یا قضاوت‌ها) اجازه می‌دهد که به حالت جریان و حرکت بازگردند. این فرآیند، خود بزرگ‌ترین عامل شفا است. بخشش به مثابه رهایی: بخشش (خود یا دیگری) در این سطح، به معنای “موافقت با رهاسازی” آن انرژی است که فرد با قضاوت یا رنجش، آن را در خود نگه داشته است. هاله سبز، ابزاری است که این رهایی را در سطح انرژیایی امکان‌پذیر می‌سازد.

ب) انحلال ساختارهای قضاوت‌گر و شرطی‌سازی

قضاوت، دشمن اصلی فرکانس سبز و وحدت است: جدایی و قضاوت: قضاوت (چه در مورد خود و چه دیگران)، یک نیروی انرژیایی جدایی‌انداز است که خطوط انرژی و ارتباط با دیگران را قطع می‌کند. قضاوت ریشه در ایگو دارد که می‌خواهد خود را از دیگران بهتر یا بدتر بداند. نفوذ بر شرطی‌سازی: شرطی‌سازی‌ها (مانند “من خوب نیستم مگر اینکه کامل باشم”) الگوهای ذهنی هستند که هاله عاطفی را آلوده می‌کنند. فرکانس سبز، با ایجاد پذیرش بی‌قید و شرط (همچنان که هستم)، این شرطی‌سازی‌ها را به چالش کشیده و از بین می‌برد. قلب باز (هاله سبز فعال)، می‌پذیرد که “کمال در نقص است”. وحدت درونی: فعال‌سازی هاله سبز، در نهایت به حس وحدت درونی و پذیرش تمامی بخش‌های وجود (سایه‌ها، آسیب‌ها، نقاط قوت) منجر می‌شود. این وحدت، نیروی مغناطیسی قوی‌ای برای جذب روابط و شرایط سالم ایجاد می‌کند.

بیشتر بخوانید: روش‌های ایجاد سپر محافظتی هاله

۳. انسداد در هاله سبز: ریشه‌ی وابستگی متقابل، ایثارگری سمی و دفاعیات قلبی

زمانی که هاله انرژی سبز دچار انسداد می‌شود، توانایی فرد برای ایجاد تعادل سالم میان نیازهای خود و نیازهای دیگران مختل می‌گردد. این انسدادها معمولاً ناشی از ضربه‌های روحی در روابط، طرد شدن یا فقدان عشق بی‌قید و شرط در دوران کودکی هستند و به صورت “دیوارهای دفاعی سخت” در اطراف قلب تجلی می‌یابند. این مکانیسم دفاعی، خود را در قالب وابستگی متقابل سمی، قربانی شدن افراطی و ناتوانی در دریافت محبت نشان می‌دهد.

الف) ایجاد دیوارهای دفاعی (Guarding) و ترس از آسیب‌پذیری

انسداد در هاله سبز، واکنشی مستقیم به ترس از آسیب مجدد است: فریاد کمک خاموش: قلب، پس از تجربه درد شدید (مانند خیانت، طرد شدن، یا نقد دائم)، ناگزیر به ایجاد “دیوارهای انرژیایی” می‌شود تا از خود در برابر آسیب‌های بعدی محافظت کند. این دیوارها انرژی سبز را فشرده، کدر و راکد می‌سازند. ناتوانی در دریافت: فردی با قلب محصور، نه تنها قادر به بخشیدن عشق بی قید و شرط نیست، بلکه به طور عمیقی ناتوان از دریافت محبت خالص از دیگران است. این ناتوانی باعث می‌شود که فرد حتی در روابط سالم نیز احساس تنهایی و جدایی کند، زیرا انرژی لطیف عشق نمی‌تواند از دیوار دفاعی عبور کند. انرژی یخ‌زده: انسداد شدید می‌تواند باعث شود که انرژی عاطفی فرد “یخ بزند”؛ یعنی فرد دیگر نه درد را احساس می‌کند و نه شادی را به طور کامل تجربه می‌نماید.

ب) وابستگی متقابل سمی (Codependency) و ایثارگری سمی

این الگوهای رفتاری اغلب تجلی مستقیم یک قلب مسدود هستند: قربانی شدن برای تأیید: وابستگی متقابل، به معنای دادن بیش از حد انرژی و توجه به دیگران، برای کسب تأیید بیرونی است. فردی با هاله سبز آسیب‌دیده، برای حس ارزشمندی خود، ناچار است به دیگران کمک کند یا خود را قربانی نماید. این یک “ایثارگری سمی” است، زیرا عشق به صورت خالص داده نمی‌شود، بلکه به عنوان یک ابزار کنترلی یا تلاشی برای پر کردن خلأ درونی استفاده می‌شود. تخلیه انرژی: این الگوی “همیشه دهنده بودن”، به تخلیه انرژی حیاتی فرد منجر می‌شود. هاله سبز به جای دریافت و مبادله متعادل، دائماً در حال ساطع کردن است و هیچ منبع تغذیه‌ای برای خود ندارد، که این امر، انسداد اولیه را تشدید کرده و فرد را در معرض فرسودگی عاطفی و بیماری‌های سیستم ایمنی قرار می‌دهد. تلخی و رنجش: در پس این ایثارگری، معمولاً تلخی، رنجش و انتظارات برآورده‌نشده پنهان است. این احساسات منفی در هاله سبز ته‌نشین شده و آن را به رنگ‌های سبز کدر یا قهوه‌ای (ناشی از حسادت یا قربانی بودن) تغییر می‌دهند.

ج) فرکانس ترس از فقدان

ریشه‌ی اصلی این انسدادها در یک ترس عمیق نهفته است: ترس از فقدان عشق: فرد می‌ترسد که اگر مطابق انتظار دیگران عمل نکند یا اگر نیازهای خود را در اولویت قرار دهد، مورد طرد قرار گرفته و منبع عشق را از دست بدهد. این ترس، او را وادار می‌کند که به جای صداقت عاطفی، نقش‌های محبوس در دیوارهای دفاعی خود را بازی کند.

بیشتر بخوانید: پاکسازی هاله انرژی

۴. سبز خالص در مقابل سبز یشمی/قهوه‌ای: تفاوت میان شفادهنده واقعی و ایثارگر کنترل‌گر

فرکانس رنگ سبز در هاله انرژی نیز دارای طیفی گسترده از ارتعاشات است و شفافیت و سایه‌ی آن، ماهیت عملکرد قلب را نشان می‌دهد. تمایز میان سبز روشن و خالص و سبز کدر یا تیره (یشمی/قهوه‌ای) برای درک اینکه آیا فرد به عنوان یک “شفادهنده واقعی و متعادل” عمل می‌کند یا به یک “ایثارگر سمی و کنترل‌گر” تبدیل شده، حیاتی است. این تفاوت، در نهایت به خلوص نیت و میزان رهایی از توقع بازمی‌گردد.

الف) سبز روشن و خالص: شفای بی‌قید و شرط و همدلی سالم

این ارتعاش نشان‌دهنده‌ی یک قلب باز، متعادل و قدرتمند است که در حالت “دادن و گرفتن متوازن” قرار دارد: عشق و همدلی سالم: سبز زمردی یا سبز روشن و شفاف، نماد عشق بی‌قید و شرط، شفقت و همدلی است که بدون نیاز به پاداش، تأیید یا بازگشت ساطع می‌شود. این فرکانس، به فرد امکان می‌دهد تا درد دیگران را حس کند اما در آن غرق نشود و بتواند مرزهای عاطفی سالم را حفظ کند. شفای خود و دیگری: این رنگ، رنگ اصلی شفادهندگان و درمانگران است. این نیروی شفابخش، مستقیماً از منبع الهی کانالیزه شده و بر خلاف انرژی‌های پایین‌تر، فاقد هرگونه آلودگی شخصی یا قضاوتی است. فرد با این هاله، خود را کانالی برای شفا می‌داند، نه منبع آن. آرامش و تعادل: سبز خالص، فرکانس آرامش عاطفی و ثبات درونی است. این افراد در مواجهه با چالش‌های احساسی، می‌توانند به مرکز خود بازگردند و به جای واکنش نشان دادن، پاسخ‌های آگاهانه بدهند.

ب) سبز یشمی، کدر یا قهوه‌ای: کنترل، تلخی و مالکیت

هرگونه تیرگی یا ناخالصی در رنگ سبز، نشان‌دهنده انحراف و آلودگی در عملکرد قلب است: حسادت و مالکیت: سبز مایل به یشمی یا سبز کدر با لکه‌های قهوه‌ای، اغلب نشانه‌ی حسادت، تلخی، کینه و حس مالکیت در روابط است. این فرد در دادن عشق، توقع بازگشت دارد و اگر توقعاتش برآورده نشود، عشق او به رنجش تبدیل می‌شود. ایثارگری سمی و کنترل: سبز کدر می‌تواند نشان‌دهنده‌ی الگوی ایثارگری سمی (Toxic Self-Sacrifice) باشد؛ فرد بیش از حد می‌بخشد تا احساس نیاز به خود را در دیگران ایجاد کند و از این طریق کنترل به دست آورد. این نوع “دادن”، یک ابزار ناخودآگاه برای فرار از حس تنهایی و بی‌ارزشی درونی است. تلخی و قربانی بودن: سبز متمایل به خاکستری یا قهوه‌ای می‌تواند نشانه‌ی کینه قدیمی و وضعیت قربانی بودن باشد. فرد انرژی خود را صرف نگهداری از آسیب‌های گذشته می‌کند و این ذخیره‌ی انرژی منفی، ارتعاش هاله او را به شدت پایین می‌آورد و او را از چرخه دریافت شفقت و خیر دور می‌سازد.

ج) اهمیت خلوص نیت (Purity of Intention)

کیفیت انرژی سبز، یک آزمون برای خلوص نیت فرد است: نیت بدون شرط: شفای واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که نیت پشت کمک یا محبت، صرفاً رهایی و تعالی باشد. زمانی که نیت با نیاز، ترس یا توقع آلوده می‌شود، رنگ سبز کدر می‌شود و عمل شفا (یا محبت) دیگر خالص نیست.

۵. شبکه شفا: چگونه سلامت هاله سبز، سیستم ایمنی و عملکرد هورمونی را متعادل می‌کند؟

هاله انرژی سبز و چاکرای قلب، نه فقط یک مرکز احساسی، بلکه یک نقطه فرماندهی فیزیکی-انرژیایی هستند که مستقیماً بر سلامت سیستمی بدن اثر می‌گذارند. اتصال قوی و حیاتی این مرکز انرژی با غده تیموس (Thymus Gland) و سیستم غدد درون‌ریز (Endocrine System) نشان می‌دهد که تعادل عاطفی و باز بودن قلب، یک پیش‌نیاز اساسی برای داشتن یک بدن سالم و قوی است.

الف) هاله سبز و غده تیموس: دروازه ایمنی

غده تیموس که در پشت استخوان جناغ و نزدیک به قلب قرار دارد، یک ارتباط فیزیکی کلیدی با هاله سبز برقرار می‌کند: تنظیم سیستم ایمنی: غده تیموس مرکز اصلی تولید و بلوغ سلول‌های T (T-cells) است که نقش حیاتی در مبارزه با عفونت‌ها و سلول‌های سرطانی ایفا می‌کنند. هاله سبز سالم، که با فرکانس عشق، آرامش و تعادل ارتعاش می‌کند، مستقیماً عملکرد غده تیموس را تقویت و تحریک می‌نماید. تأثیر استرس عاطفی: هرگونه استرس عاطفی مزمن، ترس، یا احساس تنهایی عمیق (که نشانه‌ی انسداد در هاله سبز است) باعث می‌شود که سیگنال‌های منفی به تیموس ارسال شده و کارآیی سیستم ایمنی را تضعیف کند. این امر فرد را مستعد ابتلا به انواع بیماری‌ها و ناهنجاری‌های التهابی می‌سازد. شفای عاطفی، معادل تقویت بیولوژیکی سیستم ایمنی است.

ب) تعادل هورمونی از طریق آرامش قلبی

هاله سبز به طور غیرمستقیم، اما قدرتمند، بر کل سیستم غدد درون‌ریز و تعادل هورمونی بدن اثر می‌گذارد: کاهش هورمون‌های استرس: وقتی قلب باز و آرام است، فرکانس متعادلی به غده‌های فوق کلیوی ارسال می‌شود که در نتیجه، تولید هورمون‌های استرس (مانند کورتیزول و آدرنالین) کاهش می‌یابد. کاهش کورتیزول برای سلامت سوخت و ساز، تنظیم قند خون و جلوگیری از التهاب مزمن حیاتی است. تقویت هورمون‌های شادی: باز بودن قلب و حس همدلی، منجر به ترشح هورمون‌های پیوندی (مانند اکسی‌توسین) می‌شود. اکسی‌توسین نقش مهمی در کاهش فشار خون، بهبود خواب و ایجاد حس آرامش و امنیت دارد که خود، یک چرخه‌ی مثبت در تقویت هاله سبز ایجاد می‌کند.

ج) فرکانس شفابخشی سلولی

انرژی سبز به عنوان یک فرکانس متعادل‌کننده (Homeostatic) در سراسر سیستم بیولوژیکی عمل می‌کند: بازسازی و ترمیم: فرکانس خالص سبز، همان فرکانس رشد، بازسازی و ترمیم در طبیعت است. این فرکانس، بالاترین توان را برای ترمیم آسیب‌های فیزیکی و بافت‌ها دارد، زیرا نیروی حیاتی لازم برای بازیابی تعادل و نظم سلولی را تأمین می‌کند. همسویی سیستمی: سلامت هاله سبز، به عنوان مرکز فرماندهی عاطفی-ایمنی، اطمینان می‌دهد که تمام سیستم‌های بدن (عصبی، ایمنی، غدد درون‌ریز) با هم در هماهنگی و تعادل کار کنند و از ایجاد ناهماهنگی‌هایی که منجر به بیماری‌های مزمن می‌شوند، جلوگیری می‌نماید.

۶. تکنیک‌های “گسترش قلب”: آزادسازی هاله سبز برای ایجاد روابط آگاهانه (فراتر از عشق رمانتیک)

دسترسی آگاهانه به هاله انرژی سبز و فرکانس شفابخش آن، نیازمند تکنیک‌هایی است که به جای تمرکز بر “جذب عشق”، بر “گسترش و آزادسازی” انرژی قلب تمرکز دارند. این تمرینات “گسترش قلب” به فرد کمک می‌کنند تا دیوارهای دفاعی عاطفی را منحل کرده و ظرفیت خود را برای عشق بی‌قید و شرط، همدلی و ایجاد روابط آگاهانه (فراتر از وابستگی رمانتیک) افزایش دهد.

الف) مدیتیشن فضای قلب و پاکسازی دیواره‌ها

این تکنیک برای نفوذ به لایه‌های دفاعی و آزادسازی انرژی محبوس‌شده حیاتی است: تنفس قلبی: چشمان خود را بسته و آگاهانه تنفس را به سمت مرکز قفسه سینه (نزدیک غده تیموس) هدایت کنید. تجسم کنید که هوا مستقیماً از طریق قلب وارد و خارج می‌شود. این کار، ارتباط آگاهی با مرکز انرژی سبز را تثبیت می‌کند. نفوذ به دیوارها: دیوارهای دفاعی اطراف قلب را به صورت زره، سنگ یا یخ تجسم کنید. با هر بازدم، آگاهانه نور سبز خالص و گرم را از درون به سمت این دیوارها ساطع کنید و نیت کنید که این نور، سختی و ترس را در آن‌ها ذوب می‌کند. با هر نفس، اجازه دهید این نور سبز، فضای قلب را گسترش داده و نرم کند و انرژی محبوس‌شده را آزاد سازد. نور صورتی عشق: برای ترمیم عمیق، نور سبز را با نور صورتی (فرکانس عشق شخصی و محبت) ترکیب کنید. تجسم کنید که این نور صورتی، شکاف‌های ایجاد شده توسط ضربه‌های گذشته را پر می‌کند و قلب را با حس امنیت و شفقت عمیق نسبت به خود، تغذیه می‌نماید.

ب) تبادل آگاهانه انرژی قلب (Heart Exchange)

این تمرین به ایجاد روابط سالم و متعادل کمک می‌کند: دادن و گرفتن متوازن: هنگامی که با عزیزی تعامل دارید (چه حضوری و چه از راه دور)، آگاهانه نیت کنید که انرژی سبز خالص را از قلب خود به سمت قلب او ساطع می‌کنید (دادن). سپس نیت کنید که به همان اندازه، نور سبز و محبت سالم را از قلب او به قلب خود دریافت می‌کنید (گرفتن). رهایی از وابستگی: این تبادل آگاهانه، الگوی ایثارگری سمی را خنثی می‌کند، زیرا فرد عمدتاً بر مبادله (Exchange) و نه صرفاً بر دادن (Giving) تمرکز می‌کند. این کار، ظرفیت قلب را برای ایجاد روابطی که بر پایه احترام متقابل و تعادل انرژیایی بنا شده‌اند، افزایش می‌دهد.

ج) فرکانس‌های بخشش برای رهایی نهایی

بخشش، مکانیزم اصلی برای شفاف‌سازی فرکانس سبز است: بخشش کامل: ابتدا، به یک شخص یا موقعیت در گذشته که احساس می‌کنید به شما آسیب زده، فکر کنید. آگاهانه نور سبز را از قلب خود به سمت آن شخص/موقعیت ساطع کنید و سه بار تکرار کنید: “من تو را کاملاً و بی‌قید و شرط می‌بخشم و رها می‌کنم.” بخشش خود: مهم‌تر از همه، همین فرآیند را به سمت خودِ گذشته‌ی خود (بخش‌هایی که خود را قضاوت یا سرزنش کرده‌اید) هدایت کنید. بخشش خود، آخرین و قدرتمندترین گام برای انحلال کینه‌ها و تلخی‌های کهنه است که در هاله سبز ذخیره شده‌اند و اجازه می‌دهد تا فرکانس سبز با نهایت شفافیت و قدرت خود بدرخشد.

بیشتر بخوانید: تاثیر استفاده دستبند و گردنبند سنگ بر هاله های انرژی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *